واکسن دوماهگی
عسل مامان امروز تو 62 روزگیش آماده شد تا به جنگ میکروبها بره و قوی بشه. دیروز بردیمت بهداشت قد و وزنتو گرفت ولی واکسنتو نزد. دیشب طبق معمول تا صبح بیداربودی هر چی بهت گفتم مامان جون بخواب صبح کسل نباشی واکسن داری به خرجت نرفت که نرفت. القصه صبح ساعت9 با بابایی و خاله رفتیم چقدم شلوغ بود شدیم نفر30 که خوشبختانه خیلیلا نبودن ساعت10 نوبتمون شد. الهی بگردم که به زور از خواب بیدارت کردم و اونام بلافاصله دو تا سرنگ تو پاهات کردن و سریع هم قطره فلج اطفال ریختن تو دهنت.اولش ضعف کردی ولی زودی آروم شدی و تا 2 ساعت بعدشم خوب بودی ولی از ساعت12 با یه جیغ بلند شدی و سه و ساعت و نیم گریه کردی و کبود شدی الهی بمیرم پاهات درد میکرد بخصوص پای...
نویسنده :
اری✨💜
17:04